وای وای وقتی که میدیدم عمم رو زیر تازیونه ها
وای وای وقتی که رو نیزه سنگ خوردی از رو بوم خونه ها
وای وای وقتی از رو نیزه افتادی رو خاکا
وای وای وقتی از رو نیزه دیدی من و بابا
وای وای تا اسم تو رو بردم
وای وای سیلی و لگد خوردم
وای وای من با هر قدم مردم
وای وای ذره ذره جون دادم
وای وای از رو ناقه افتادم
وای وای اسم رفته از یادم
--------------------------------
وای وای وقتی که لرزیدم از شرم اون چشمای بی حیا
وای وای وقتی که میبندن سرها رو رو نیزه ها
وای وای از دست نامردا تو کوچه و بازار
وای وای از سیل اشکای این گریه ی زار زار
وای وای تا اسم تو رو بردم
وای وای سیلی و لگد خوردم
وای وای من با هر قدم مردم
وای وای وقتی که میپیچید زنجیرم دور این گلوی من
وای وای وقتی که سر نیزه سرخ میشد با خون عموی من
وای وای پیرم کرد درد این زنجیر رو دوشم
وای وای از درد سیلی و زخم روی گوشم
وای وای این چشما دیگه تاره
وای وای از زخمای گوشواره
وای وای از این معجر پاره
منبع : وبلاگ شعر و سبک
-------------------------------------
میدونی چرا صورت من شده کبود عمو نبود
میدونی چرا موهام گرفته بوی دود عمو نبود
میدونی چرا رمق تو زانو هام نبود عمو نبود
میدونی چرا رفتم محله یهود عمو نبود
عمو نبود عمو نبود
به خدا که آتیش روی چادرم نبود عمو که بود
یه دونه موی سفید روی سرم نبود عمو که بود
به خدا که دستی پی معجرم نبود عمو که بود
کسی توی صحرا پی گوشوارم نبود عمو که بود
عمو نبود عمو نبود
حالا که سرم روی خاک این خرابه هاست عمو کجاست
حالا که روی لبام همش خدا خداست عمو کجاست
حالا که حرم تو ازدحام دشمناست عمو کجاست
حالا که همش رقیه زیر دست و پاست عمو کجاست
عمو کجاست عمو کجاست
بی تو همه افتادن به این روز سیاه عمو بیا
بی تو منم و محلیه یهودیا عمو بیا
داره میکشه من و نگاه شامیا عمو بیا
غرور من و کشته دست بی حیا عمو بیا
عمو بیا عمو بیا
تو آسمونایی پیش خدایی بابا
تو این خرابه دنبالم میایی بابا
کجا بگردم دنبالت کجایی بابا
خسته زخمی و اسیرم، مثل عمه پیر پیرم
درمونی نداره دردم، دارم میمیرم
داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه
بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه
یه عالمه راه اومدم با پای خسته
زمین میخوردم بابا جون با دست بسته
بس که سرت زخمی شده دلم شکسته
زنجیر و غل و اسارت، ما و این همه جسارت
دل تنگم برا مدینه، بریم زیارت
چشای نیمه باز تو داره رقیه رو عذاب میده
تا من میگم بابا سرت به دخترت جواب میده
داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه
بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه
عمه کنار من شب ها چشم انتظاره
سر منو روی پای خودش میذاره
اونم مثل من از بابا خبر نداره
اون زخمی که تو گلومه، زخم رو سر عمومه
امشب تا سحر بابا جون، کارم تمومه
نمیخواد این بدن کفن، نمیخواد این غبارو پاک کنی
باید شبیه مادرت منو شبونه خاک کنی
--------------------------------------
زخم زبون شنیدم – چه صحنه ها که دیدم
یه نیمه شب تو خواب از – ضرب سیلی پریدم
سیلی رو صورتم بدجور نشست
مونده رو گونه هام جای یک دست
باتو سربسته می گم بابا جون
زنده موندن من یک معجزست
ندارم دیگه حوصله
شده پاهام پر آبله
چقد دشمنت سنگ دله
(حسین بابایی بابایی)
********
داغ این دل عظیمه - دست شامی حجیمه
فقط انقدر بگم که - حال وروزم وخیمه
جای تاول نشسته رو پاهام
وا نمیشه ازهم این دو پلکام
دست اگه می کشم روی خاکا
کم شده باباجون سوی چشمام
شدم از دنیا کلافه
باتو میگم در لفافه
عدوی تو بی انصافه
(حسین بابایی بابایی)
بابا بشین کنارم – ای سر نی سوارم
بیا تا من به روی - زخمات مرهم بزارم
چه بلایی آوردن سر تو
جای نی مونده رو حنجر تو
با من بگو تو ای راس خونی
کجا مونده بابا پیکر تو
سرت رو روی نی دیدم
میون بزم می دیدم
جسارت پیاپی دیدم
(حسین بابایی بابایی)
---------------------------------
بابای خوبم بی تو رقیه میمیره
طفل سه ساله دیگه از زندگی سیره
من كه دیگه پا ندارم،باید من و بغل كنی
با بوسه از لبام بابا،كام من و عسل كنی
باباحسین باباحسین باباحسین بابا حسین
به عمه گفتم دیگه شبا رو آرومم
خودت نگاه كن امشب كه خیلی خانومم
من التماست میكنم،تو من و با خودت ببر
یه سر بریم بازار شام،گوشواره ام رو برام بخر
باباحسین باباحسین باباحسین بابا حسین
خیلی دل تنگم بابا برا علی اصغر
اومده جونم بر لب از دوری اكبر
آرزومه بازم برم،از شونه ی عمو بالا
از اون بالا نگاه كنم،به تموم آسمونا
باباحسین باباحسین باباحسین بابا حسین
آسمان دامنم را غرق انجم می کنم
من به حکم عشق بر عالم تحکم میکنم
هر شبی در خواب می بینم که بابا آمده
روی لبهایش تبسم را تجسم میکنم
در دل آغوش و سر بر دوش لب بر گوش او
از میان زلف او با او با او ترنم می کنم
شهر در خواب خوش و من نا خوش و با گریه ام
شام شهر شوم شامی را تلاطم می کنم
عمه احوال مرا با اشک می پرسد ز من
سر به زیر انداخته با او تکلم می کنم
دانه دانه خار بیرون می کشد از پای من
درد دارد، اشک می ریزم، تبسم می کنم
گفتم ای عمه اگر مهمان بیاید سر زده
دست خالی از خجالت دست و پا گم می کنم
گر بیاید در نماز آخرم جای وضو
روی خاک صورت بابا تیم می کنم
بابای خوبم بی تو رقیه میمیره
طفل سه ساله دیگه از زندگی سیره
من كه دیگه پا ندارم،باید من و بغل كنی
با بوسه از لبام بابا،كام من و عسل كنی
باباحسین باباحسین باباحسین بابا حسین
به عمه گفتم دیگه شبا رو آرومم
خودت نگاه كن امشب كه خیلی خانومم
من التماست میكنم،تو من و با خودت ببر
یه سر بریم بازار شام،گوشواره ام رو برام بخر
باباحسین باباحسین باباحسین بابا حسین
خیلی دل تنگم بابا برا علی اصغر
اومده جونم بر لب از دوری اكبر
آرزومه بازم برم،از شونه ی عمو بالا
از اون بالا نگاه كنم،به تموم آسمونا
باباحسین باباحسین باباحسین بابا حسین
حسین من،حسین من،حسین من،حسین من
وقتی برای گریه دلم تنگ میشود
لب با دم حسین هماهنگ میشود
ای بهترین بهانه برای گریستن
بی تو برای گریه چه بی رنگ میشود
كافی است لحظه ای دلم از تو جدا شود
دیگر كُمیت زندگی ام لنگ می شود
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
***
تنم پر درده چشام زخمی
ببین كه شده هر دو پام زخمی
با حیرت نگاهت كنم امشب
بازم تو آوردی برام زخمی
با این دست زخمی،با این چشم زخمی
به این موی زخمی،زدم شونه
تا كه تو بیایی،به دردم شفایی
اومدی بابایی به ویرونه
شده شام من كربلا بی تو
كتك بود و سیلی بابا بی تو
بمیرم كه داره لب خشكت
میگه تشنه ی قدری آبی تو
تو سردار بی بدنی
من الذی ایتمنی
حسین وای،حسین وای
با این چادر خاكی با این زخمها
دیگه شدم انگار مثل زهرا
تو خواب دیدمت اومدی پیشم
الهی نباشه بازم رؤیا
غمی تو چشامه
رو نیزه بابامه
كه فكر پاهامه
تو این صحرا
با دستای بسته
با قلبی شكسته
دارم میخونم از تو ای بابا
بابا یه شب از ناقه افتادم
كه عمه رسید باز به فریادم
اگر تو بیایی در آغوشم
خدا میدونه از غم آزادم
تو راحت جان منی
من الذی ایتمنی
حسین وای،حسین وای
حضرت رقیه(س)
نوحه - واحد (ده شب)
گشته ویرانه امشب چراغان شد خرابه پر از عِطر جانان
در کف عمه آیینه قرآن ماه من آمده کنج ویران
آه لاله گون حنجرم آه ای دل و دلبرم آه یار بی پیکرم
یا ابتا یا مظلوم ، یا ابتا یا مظلوم ، یا ابتا یا مظلوم
******
دل به عشق تو گردیده زنجیر مونسم ناله و آه شبگیر
هستم از زندگی ای پدر سیر کربلا تا خرابه شدم پیر
آه ای پدر افسردم آه همچو گل پژمردم آه بسکه سیلی خوردم
یا ابتا یا مظلوم ، یا ابتا یا مظلوم ، یا ابتا یا مظلوم
----------------------------------
مداح: حاج محمود کریمی
دردم این است عمو نیز در این قافله نیست * مثل من پای کسی پر شده از آبله نیست
گفتم از منبر نی آیه توحید نخوان * سنگ ها منتظر و خواندن تو بی صله نیست
عمه ام شاهد من خرده نگیری بابا * بس که بر خار دویدم نفس هروله نیست
دوست داری که بپرسی گل سرهام کجاست * پاسخ من فقط این است پدر جان بله نیست
از سر نیزه پدر خوب ببین دور و برت * چادرم روی سر دخترک حرمله نیست
نیمه شب با سر تو گرم سخن میشوم * مطمئنم سخن با تو کم از نافله نیست
نور چشمان مرا خصم به سیلی کم کرد * یا علی گفتن من پشت عدو را خم کرد
به زحمت تکیه بر دیوار میکرد * کسی این جمله را تکرار میکرد
الهی صورتش آتش بگیرد * که با سیلی مرا بیدار میکرد
نه تنها پیکرش بی تاب بوده * که گل زخم تنش خوناب بوده
چه کاری کرد سیلی با دو چشمش * که گویی چند روزی خواب بوده
چه داغی بر جگر بگذاشتی ضجر * عجب دست بزرگی داشتی ضجر
که هر کس دید در کوفه رخم را * به طعنه گفت که گل کاشتی ضجر
-------------------------------------
نگاش به سمت آسمون دستی به موهاش میکشید * خسته میشد بلند میشد زخمای پا رو میشمرد
یکی دو تا و هفت تا زخم دستی به موهاش میکشید * خسته میشد بلند میشد زخمای دستاشو میدید
به ماه آسمون میگفت شمع شبستون منی * یاد عمو بخیر که تو مثل عمو جون منی
راستی از تو آسمون ببین بابای من کجاست * بهش بگو که دخترت ساکن تو خرابه هاست
بهش بگو دختری که شونه به موهاش میزدی * جون به لبش رسیده و تو از سفر نیومدی
بگو خزون غنچه های سرخابی رو زرد میکنه * از اون شبی که میدونی هنوز دلم درد میکنه
من را ببخش اگر که لکنت زبان گرفتم
بابا شکسته دستی دندان شیری ام را
عمه در چشم تو پیداست و من * خواب در چشم تو زیباست و من
در میان همه چون مادر تو * خواهرت ام ابیهاست و من
دیدم آن شب که ز ره جا ماندم * مادرم فاطمه تنهاست و من
خواب رفتم به روی دامن او * خواب دیدم سر باباست و من
وقتی از خواب پریدم دیدم * سیلی و دشمن و صحراست و من
بعد از آن شب همه جا تاریک است * شب و روزم شب یلداست و من
چون عمو روی پر از خون دارم * ماه پر خون تو سقاست و من
چشم خود باز نگه دار دمی * عمه در چشم تو پیداست و من
سایه ات از سر من رفت که رفت * سر تو از بر من رفت که رفت
در جوابم که عمو کو گفتی * همه لشکر من رفت که رفت
لاله گون لاله گوشم شده و * هدیه اکبر من رفت که رفت
تکه خیمه شده چادر من * در عوض معجر من رفت که رفت
---------------------------------
تو آسمونایی پیش خدایی بابا
تو این خرابه دنبالم میایی بابا
کجا بگردم دنبالت کجایی بابا
خسته زخمی و اسیرم * مثل عمه پیر پیرم
درمونی نداره دردم * دارم میمیرم
داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه
بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه
یه عالمه راه اومدم با پای خسته
زمین میخوردم بابا جون با دست بسته
بس که سرت زخمی شده دلم شکسته
زنجیر و غل و اسارت * ما و این همه جسارت
دل تنگم برا مدینه * بریم زیارت
چشای نیمه باز تو داره رقیه تو عذاب میده
تا من میگم بابا سرت به دخترت جواب میده
عمه کنار من شب ها چشم انتظاره
سر منو روی پای خودش میذاره
اونم مثل من از بابا خبر نداره
اون زخمی که تو گلومه * زخم رو سر عمومه
امشب تا سحر بابا جون * کارم تمومه
نمیخواد این بدن کفن نمیخواد این غبارو پاک کنی
باید شبیه مادرت منو شبونه خاک کنی
------------------------------------------
روی تو یاد خسوف قمر انداخت مرا * از نفس های کم و مختصر انداخت مرا
خواستم اوج بگیرم به کنار لب تو * بی رمق بودن این بال و پر انداخت مرا
گذر از کوچه و بازار مرا گر بد شد * دختر حرمله آنجا نظر انداخت مرا
ظالمی که به گمانش پدرش را کشتم * آنقدر زد که پدر از کمر انداخت مرا
عزم خود جزم نمودم که ببوسم لب تو * پنجه ای آمد و در دردسر انداخت مرا
آنقدر لاغرم و ضعف نمودم که نسیم * از روی ناقه عریان پدر انداخت مرا
میشد ای کاش که از عمه حیا می کردند * بالاخص ضجر که از پشت سر انداخت مرا
دیگه حسی ندارم دیگه نایی نمونده * دیگه بس که دویدم پی تو پایی نمونده
--------------------------------------
دفــــــتر غمم بابا، بسته می شود امشب
می دهد خبر از تو، چشم عمه ام زینب
من فدایِ تو مهمان، خاک پای تو مهمان
یــــــــــــــــــــــا حسین اَباَ المظلوم (2)
شام بی کسی من، می شود سحر امشب
بر لب آمده جانم، از فراق جانانم (2)
وارثان زهرائیم، ما غریب و تنهاییم
یـــــــــــــــــــــــا حسین اَباَ المظلوم (2)
قسمتِ من و عمه، زین سفر اسارت شد
سهم من کتک خوردن، سهم او جسارت شد
من فدای تو مهمان، خاک پای تو مهمان
یـــــــــــــــــــــــــــــا حسین اَباَ المظلوم (2)
یا ابا المظلوم ، ای پدر جانم
ای پدر جانم ، ای پدر جانم
بر بدن امشب تا رمق دارم ناله بر گرد این طبق دارم
یا ابا المظلوم ، ای پدر جانم
زائرم بر این روی نورانی بوسه گاهم شد زخم پیشانی
ای پدر جانم ، ای پدر جانم
هر قدم صد بار بین ره مُردم تو نگه کردی من کتک خوردم
ای پدر جانم ، ای پدر جانم
ویرانه تاریک من امشب چراغانی شده عمه حلالم کن دیگر هنگام قربانی شده
دسته گل محمدی – بابای من خوش آمدی
امشب چو بلبل تا سحر افغان و زاری می کنم دور گلم می گردم و شب زنده داری می کنم
دسته گل محمدی – بابای من خوش آمدی
امشب دگر از تن برون رخت اسارت می کنم با اشک خونین لاله خود را زیارت می کنم
دسته گل محمدی – بابای من خوش آمدی
گیرم سرش را من بغل مانند خاک کربلا دامان گرد آلود من نبود کم از طشت طلا
دسته گل محمدی – بابای من خوش آمدی
امشب من و تو از دهن گوهر فشانیم ای پدر می گریم و می خندم و می میرم امشب پدر جان دسته گل محمدی – بابای من خوش آمدی
نوشته شده توسط : خادم الشهداء
از سفر باز آمدی ، بابا یوسف کنعان من ، بابا
و ز دلم داری خبر ، بابا نازنین مهمان من ، بابا
مثل شمعی تا سحر ، بابا می شوم از گریه ها، بابا
خسته از راه آمدی ، بابا من که پایم خسته بود ، بابا
در قفای قافله ، بابا روی دامانم بخواب ، بابا
از چه تنها آمدی ، بابا ای سر خونین بگو ، بابا
قصه غم های خود ، بابا من بگویم مو به مو ، بابا
ای تاج سرم بابا – ای همسفرم بابا
آندم که من از ناقه افتادم و غش کردم (2)
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی (2)
آندم که من از ناقه افتادم و غش کردم (2)
من بر سر نی بودم با تو همه جا بودم
کی از تو جدا بودم (2)
بابا ، بابا ، بابا – نور بَصَرم بابا
ای تاج سرم بابا – ای همسفرم بابا
آندم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد (2)
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی (2)
آن دم که تو را ظالم اظهار کنیزی کرد (2)
در طشت طلا بودم مشغول دعا بودم (2)
کی از تو جدا بودم (2)
بابا ، بابا ، بابا – نور بَصَرم بابا
ای تاج سرم بابا – ای همسفرم بابا
جانم پدر جانم پدر – هستی تو مهمانم پدر
از بعد زینب در جهان عاشق تر از من بر تو نیست
در عشق بازی ای پدر فرزانه ام ، فرزانه ام
جانم پدر جانم پدر – هستی تو مهمانم پدر
بابا به شمع روی تو پروانه ام ، پروانه ام
من نوگلی پژمرده ام سیلی ز دشمن خورده ام
جانم پدر جانم پدر – هستی تو مهمانم پدر
چوب گر زده خصمت به لب من بوسه بر جایش زنم
روشن شده از نور تو کاشانه ام ، کاشانه ام
جانم پدر جانم پدر – هستی تو مهمانم پدر
منبع :roghayehkhaton3.blogfa.com

برچسبها: